برای ریحان عزیزم
دو سال پیش وقتی اومد برام کامنت گذاشت که میخواستم یه آش رشته خوب یاد بگیرم
چون همیشه آش رشته هام بد میشد
خواننده خاموش وبم بود
دستور آش رشته ای که داد به من انگیزه داد که این دفعه با عشق و علاقه درست کنم که خوب بشه و الحق که خوب هم شد
از اون به بعدش همیشه با کامنتهاش منو خوشحال میکرد
وبلاگ نداشت
اینجا خواهر عزیزش برای دخترش مینوشت
تهرانی بود ولی تو شهر خودمون ساکن بود
دوستیم باهاش تو فیس بوک بیشتر شد
موقعی که میخواستم عنوان وبلاگمو عوض کنم "دو نیمه قلبم" رو پیشنهاد داد و من با دل و جون پذیرفتم
یادم میاد وقتی برای بچه ها جوجه اردک خریدم پیشنهاد داد عنوان پست رو بزارم ماجرای اردکها
تقریبا" تو همه پستها میتونین کامنت "خاله ریحان" رو ببینید
عاشق وبش بودم
کیفهای دست ساز چرمی داشت...هنرمند بود
خانووووووووووووووم...خوشگل...دوست داشتنی...مهربون
آخرین کامنتش 21 مرداد تو وبلاگ شمع سازیم بود
دو شب پیش خوابشو دیدم
رفتم فیس بوک
و داغی که بر دلم موند
ریحان عزیز آسمونی شد
ریحان عزیزم این خبر هنوز هنوز برای من باورکردنی نیست
نمیدونم چطوری رفتی؟چی شد؟؟؟باورش برای من خیلی خیلی سخته
به خاطر همه محبت هایی که من و بچه ها داشتی ازت ممنونم
شاید ریحان عزیز خواننده خاموش و یا روشن وباتون بود...شاید خیلی هاتون کامنتی از "خاله ریحان" داشتین که دیگه ندارین
از همین جا به خواهر عزیزش سمان عزیزم تسلیت میگم
ریحان عزیز یادت همیشه در قلب من هست و خواهد بودو برات آرزوی مغفرت دارم
روحت شاد دوست عزیز و مهربونم...